۱۳۸۷ دی ۶, جمعه

محرم در راه


ما که تقویم نگا نمیکنیم که خدای ناکرده از دور زمانه آگاه نشویم. سواد (شعور) درست و حسابی هم که نداریم. حافظه مان هم که نم کشیده. قلبمان هم که برای معصوم نمی تپد که نزدیک شدن محرم را حس کنیم. دیروز از تلویزیون صحبتهای آقای قرائتی را پخش کردند، شستم خبر دار شد که محرم در راه است.
ایشان در ابتدای سخن به بهانه حسین (ع) ...ایدند به فرهنگ ایرانی یه لیست بلند بالا از ضرب المثلهای ایرانی را برداشته بودند و میگفتند چون حسین برخاست این غلط است. با هر باری که می گفت فرهنگ غلط، انگار که پدک 25 کیلویی میزدن تو سرم. میخواستم بگم مومن خدا این صحبت ها چیه که میکنی، چه ارتباطی دارد؟ خلاصه صدایم به ش نرسید.
ولی ادامه صحبتهاش امید وار کنند بود. برای اولین بار در عمرم شنیدم که از تلویزیون جمهوری اسلامی آن هم از دهان یک آخوند، به عزاداران به اصطلاح حسینی انتقاد شد. بنده ی خدا حرفای خوبی زد آخر. میگفت بابا جون بر ندارید علم 100 کیلویی بکشید سد معبر کنید. شاید یکی کار واجب داشت، زن زائو داشت، خلاصه عجله داشت، خوبه بیاد تو خیابون بمونه پشت صف عزادارا؟ خلاصه گفت سد معبر گناه ِ و عزاداری حسین حرام رو حلال نمی کنه. قربون آدم چیز فهم. به مسئله سر و صدا هم اشاره کرد که انصافا به جاست. تو این چند سال اخیر اوضاع به گونه ای بود که اگر برای شادی، عروسی، چیزی سر و صدات بلند میشد تا نصفه شب سر و کارت با کرام الکاتبین بود، ولی به نام امام حسین و احیا تا خود صبح هم محله رو میذاشتی رو سرت کسی نمیگفت بالا چشت ابرو...
به یسری مسائل دیگه هم اشاره کرد. به حق الناس. ولی اینجا حرف دل من رو نزد. نگفت آقا جون عزاداری دلیل نمی شه مال مردم رو بخوری.نگفت عزاداری دلیل نمیشه اسراف کنی. نگفت عزاداری دلیل نمیشه حق الناس رو غصب کنی....

ایراد نداره. دیر یا زود اینا رو هم میان میگن...

هیچ نظری موجود نیست: