۱۳۸۷ دی ۶, جمعه

هراس یا که حراس


از بچگی دوس نداشتم هراس رو به معنای ترس و وحشت با هِ دو چشم بنویسم. به نظرم اصلا ترسناک نمیشه. نمیدونم چه سری ِ که از همون وقت دوست داشتم هراس رو که نه حراس رو با ح جیمی بنویسم، یعنی اینطوری: حراس.
این طوری به نظرم می آمد که ترسناک می شود. همیشه خدا دیکته این لغت رو غلط مینوشتم. فایده هم نداشت هرچه که تمرینش میکردم.

نمی دانم، شاید من در آن عالم کودکی درست فکر میکردم. حراس و حراست تو این دوره زمونه از دزد ِ سر گردنه ترسناک ترن. چه از نوع دانشگاهی ش، چه از نوع خیابانی. همین مادر... های ... ...ِ فلان رو عرض میکنم که دخترهای مردم رو دید میزنن و به بعضیاشون گیر میدن که سر برج حقوق بگیرن نمک به حروما بعضیاشون رو هم میفرستن وزرا خوشگلاشونم برا خودشون سوا میکنن و اذیتشون میکنن. عمه ننه ها پررو هم هستن، اکثرا خرشون هم تو دادگاه و کلانتری و همه جا میره، دستت به هیچ جا بند نیست. برای دفاع از ناموست راهی نداری جز اینکه قداره بکشی، اونم که تعدادشون یهو عین مور و ملخ زیاد میشه. دیگه میری اونجا که عرب نی انداخت. لا مصبا زیادن، یه بیسیم میزنه مرتیکه ... دو دقه نمیشه 4 تا لات بی سر و پا که راه حموم رو گم کردن و بلد نیستن یا که مصلحته خدا عالمه، آره، یهو میریزن سرت... تو چی کار میکنی؟ سر و صورتت رو میگیری که زنده بیرون بیای.

این اسمش میشه محافظت از جان و ناموس مردم. لاکردارا شما تمامیت عرضی مملکت رو حفظ کنید لازم نکرده از ناموس کسی صیانت کنید.
این حکومت نظامی جدید هستش باور کنین. این بی مروتا از قصد کاری کردن که همه چیز رو مردم بکشوشن به خونه. آخه حاج آقا خونه همه که مثل خونه شما نبوده که. خونه حرمت داره. شماها بودید که کثافت کاری هاتون رو برا اینکه کسی نبینه میبردین تو خونه. والا به خدا خونه های مردم عادی محل زندگی بود قدیم. الان شده جایی که انتظار میکشی خالی شه که بکنیش محل فلان.

اول بار که به من که نه به من و همراهم تو خیابون گیر دادن، مرتیکه نه گذاشت نه برداشت برگشت گفت برین تو خونتون هر کاری که دوس دارین انجام بدین. منم که اون موقع صفر کیلو متره صفر کیلو متر بودم... عادت نداشتم به متلکای از این دست. خونم به جوش اومده بود... ولی الان دیگه اگه کسی همچین درشتی بارم بکنه به هیج جام بر نمی خوره... اینه جوون رشید غیرتمند بزرگ شده در مکتب مریض این آخوندا...

هیچ نظری موجود نیست: