۱۳۸۷ دی ۱۱, چهارشنبه

تازه به دوران رسیدگی


با خودم گفته بودم که دیگه تو این ماه فحش ندم بلکن در راه آدم شدن قدمی برداشته باشم. مگه میذارن...
من اصلا نمیدونم چه حکمتیه که هر دختری که منو میبینه یاد مزاحماش میوفته و می آد گوشیشو میده دستم میگه مزاحمه...
خلاصه امروزم نوبت دختر عمو بود. پسره هم تازه کار بود هم سوسول. اصلا بلد نبود فحش بده... چهار تا کلمه "ک" دار تو کوچه شیده بود فک کرده بود که دیگه تهش همینه... خلاصه حرسم رو درآورده بود. بلد نبود کل کل کنه کمم نمی آورد. بهش گفتم بچه تو اصلا قد این حرفا نیستی از حرف زدنت پیداست، بهت گفتم دفه آخرته بگو چشم. البت امیدوارم از فردا دیگه بیخیال شه.

البت من حواسم بود که سمت ناموس نرم، هر چی گفتم با خودش بودم، ولی اون که این حرفا حالیش نبود، ولی باکی نیست از قدیم گفتن فحش بچه صلواته...
ولی یه حرفی زد که معناش- نه معنای ظاهریش، اون باوری که پشت این حرف قایم شده- خیلی منو سوزوند. بم گفت شما بچه پایین شهرا هیچ فلانی نیستین، من پول دارم، میام فولان کارو میکنم... حالا بماند که این فلان و فولان کار چی بود، گفتم که، تو بگیر صلوات. ولی میبینی این چیو میرسونه؟ این تو عمقش که بری لقمه حروم رو میرسونه، تازه به دوران رسیدگی رو میرسونه. چرا میگم لقمه حروم بوده؟ چون با لقمه حلال آدم یه شبه ثروتمند نمیشه، اگرم بشه تازه به دوران رسیده نمیشه. خیلی چیز افتضاحیه این تازه به دوران رسیدگی. من خودم یه مدتی از روی نفهمی با یکی از این قافله سر و کار داشتم. فشاری که تو اون دوران روم بود در دوران کنکور نبود. اصلا بلکل شعور رو تخته میکنن میذارن لب جوب آب، تو آفتاب. این آدم فکر میکنه با پول ِ بابا میتونه همه کاری بکنه. زبونم بند اومده، نمیتونم عمق فاجعه رو ترسیم کنم.
آی بزرگا، آی آدمای چیز فهم خوش زبون، توروخدا چار کلام در این مورد بنویسین که من یاد بگیرم دفه بعدی خواستم در این مورد حرف بزنم، حرفای شما رو نشخار کنم و جمع رو به تحیر بکشم.

۱ نظر:

Mohsen گفت...

خدا کنه همیشه یادمون باشه که از کجا اومدیم و به کجا میریم