۱۳۸۷ دی ۱۹, پنجشنبه

عماد


یه چند وقتی هستش که دارم بلاگ دوست عظیمم را از اول باز خوانی میکنم. در آن بحث های فلسفی و عقلانی و منطقی و هرچه تو دلت میخواهد اسمش را بذار، زیاد است. هرچه بیشتر میخوانم بیشتر به این گفته رفیقم میرسم که بابا این چیزا "شر و ور" است. بیا بشین سر جات شلوغ نکن.

خدا وکیلی در بحث هایی که ته شان به دین میرسد به شدت احساس سردرگمی میکنم. احساس میکنم که این نه فقط من هستم که سر درگمم. بلکه این بحث ها هم خودشان سردرگمند و این ها به هم که میرسند هم را تشدید میکنند...

پ.ن. با عرض پوزش بابت اسائه ادب نزد آن دوست عظیم. ولی این عین که نه، نقل به مضمون عبارت همان رفیقمان بود با کلی تادیب.

هیچ نظری موجود نیست: