۱۳۸۷ دی ۱۳, جمعه

صبح است ساقیا


صبـح است ساقیـا قدحی پرشراب کـن

دور فلـک درنـگ نـدارد شتـاب کـن


زان پیشـتـر که عالم فـانی شود خراب

ما را ز جـام بـاده گلگون خراب کـن


خورشید می زمشرق ساغر طلوع کرد

گربرگ عیش می‌طلبی ترک خواب کن


روزی که چرخ از گل مـا کوزه‌هـا کند

زنـهـار کاسه سر مـا پر شراب کن


مـا مرد زهد و توبه و طـامـات نیستیـم

بـا ما به جـام بـاده صافی خطاب کن


کـار صواب بـاده پرستیـست حافظا

برخیز وعزم جزم به کار صواب کن


۱ نظر:

Soroush-Harry گفت...

ای کاش صدای استاد عزیز و دوست داشتنیمون، استاد محمد رضا شجریان رو هم گوشه ی این پستت میذاشتی؛ حال و حواشو عوض میکرد خدایی....