۱۳۸۷ دی ۱۷, سه‌شنبه

گفت...


گفت...
لابد میخوای بدونی کی گفت؟ نه برادر، خیال ورت نداره، نمی گم کی گفت. و کجا گفت. خیلی پایـی بشنو که ببینی چی گفت.
گفت مرد اونه که درست ...، نه، راستش نگفت مرد، گفت... هیچی، بماند، تو بگیر همون مرد.
گفت مرد اونه که درست در همون لحظه، در همون آنی که فهمید، راستش یادم نمی آد که گفت فهمید یا گفت دید، حالا این چیزاش مهم نیست، ببین نصفه شبی به چه چیزایی گیر میدی تو هم ها.
گفت مرد اونه که درست در همون لحظه ای که دید داره راه رو عوضی میره، اشتباه کرده، نه، اونو نگفت عزیز، الانه داری با خودت فکر میکنی که گفت که اشتباه خودش رو بپذیره و اعلام کنه، که گفت که به همه بگه و عذر بخواد.نه، اینا رو نگفت عزیز من. دِ یه دقه زبون به دهن بگیر، شلوغ نکن بگم چی گفت دیگه.
گفت که مرد اونه که درست در همون لحظه ای که دید داره راه رو اشتباه میره، برگرده.

همین.
به همین سادگی. لازم نیست کار فوق العاده ای انجام بدی. فقط کافی، فقط میباس برگردی. همین.

پ.ن. یه چیزای دیگه ای هم گفت، ولی گفتنش کار من نیست. اگه دوست داشتی آدرسشو میدم برو از خودش بپرس.


۱ نظر:

Soroush-Harry گفت...

ایول... با نثز این پستت خیلی خیلی حال کردم؛ میدونی، یه جورایی شبیه مقاله های طنزگونه ی خومه (که البته قراره که طنز باشه و فکر نمیکنم هیچوقت تونسته باشم یه طنز خوب تو این سبک بنویسم...).
لطفا آدرس این بابا رم بده بینیم دیگه چیا میگه.....