۱۳۸۷ بهمن ۱۹, شنبه

رفیق بیمعرفت ما


چند روز دیگر تولد این رفیق بیمعرفت ماست.

دلم خیلی هواشو کرده. حیف که دیگه تفم تو صورتمون نمیندازه. چه برسه به جواب سلام.
یاد پارسال افتادم که براش تولد گرفته بودم.

کاش امسالم براش تولد بگیرم. یه تولد بدون حضور شخص متولد شده. اونوقت کی میخواد شمعا رو فوت کنه؟ شمعا آب میشه میریزه رو کیک که.

چی کارش کنم؟


۴ نظر:

ناشناس گفت...

آرش خیلی دلت از طرف پره ها!!! بابا حالا اون یه گ...ی خورد، یه خبطی کرد... حالا تو هم دیگه اینقدر شورش نکن دیگه.... ها؟؟؟؟!!؟!؟!!
راست میگی من؟ (دیدی تونستم با "راست میگی؟" صرف جمله ی راست میگم رو بسازم؟؟!؟؟!!!؟!!) برو حالشو ببر....

سروش

ناشناس گفت...

راستی حالا که گفتی یه پیشنهاد نمادین هم واست دارم...
شاید بهتره که یه کیک بگیری (البته با توجه به بلایی که سر کیکه میاد، اگه یه کیک ارزون مثل همین درنا ها هم باشه بهتر و اقتصادی تره...) بعد همونطور که گفتی بذاری شمعا آب بشن و بریزن رو کیکه و گند بزنن بهش تا اینجوری هم دلت خنک شه، هم هوس تولد گرفتنت براش از سرت پره، هم خاطرات اونو (و مخصوصا خیانتش رو...) زیر خربار ها پارافین بو گندو مدفون کنی...

پ.ن: حالا 1 وقت پس فردا زبونم لال، زبونم لال، با منم بهم زدی، این بلا رو سر کیکم نیاری !!!!!

سروش

آرش گفت...

خیانت کدومه عزیز دل؟ این بالا مقام از جنبش حق طلبی و دین خواهی ما رو بایکوت فرموده.

از راه حل اقتصادیتم ممنون.

ناشناس گفت...

آها پس من یه لحظه امر بهم مشتبه شد که علامه ی دهرم و می ونم طرف کیه... sorry... ببین این آدمایی که فقط دم از دین و ایمون الکی میزنن که فقط یه مشت خرافه و یاوه است و اون به قول خمینی اسلام ناب محمدی رو فراموش کردن و فکر می کنن بعد پیامبر و اماما الان اونا وارث دین و زمین و اخلاقیاتن رو باید به کلی از دور و برت حذف کنی، اصلا بهشونم فکر نکنی مگر در دعاهات که از خدا بخوای خودش اونا رو به راه راست هدایت کنه.... عزیز با این فکرا خودتو اذیت نکن....

سروش