۱۳۸۷ بهمن ۲۶, شنبه

ولنتاین


از آنجایی که معلوم شد هیچ شیر پاک خورده ای به اینجا سر نمی زند، خدمت جنابان شیر میهن و روز خور عزیز عارضم که ولنتاین هم آمد و رفت.

این چند وقته تو مطبوعات دیدم که دوستان تلاش دارند موضع گیری کنند در برابر این روز. نمی فهمم چرا. اصولا ً این فکر را که همه چیز باید ایرانی باشد دوست ندارم. چرا باید همه چیز ایرانی باشد؟ خودرو تماما ایرانی، بازی تماما ایرانی، جشن تماما ایرانی...

چه بدی دارد؟ من که کادو دادن و کادو گرفتن را حالا به هر بهانه ای که باشد دوست دارم. ابراز علاقه به کسی که دوسش دارم رو هم دوست دارم. این که برای این کار یه سالگردی وجود داشته باشه رو هم دوست دارم.

یه مدت اوایل - از بزرگترا شنیدم - میخواستن کلا ً هویت ملی این مردم رو نابود کنن، جشن نوروز رو ملغا کنند و این حرفا، حالا این نون به نرخ روز خورای ... مصلحت میبینن که همه چیز باید ایرانی باشد. فراموششان شده. یه جا خوندم که مهرگان در ایران برای همچین کاری وجود داشته از قدیم. خب بی پدرا، خود شماها جشنهای قدیمی ایرانی را تعطیل کردید.
برای این که ناتوانایی خودشان را در ایجاد رابطه سالم با دوول دیگر ماس مالی کنن، دارن این فکر رو تو مردم رواج میدن. آآآآآی ی مردم گول نمالن سرتونو.

۱ نظر:

ناشناس گفت...

تو که بخ کادو دادن و گرفتن علاقه داری... خب هم خارجکی شو بده، هم ایرانیزه اش رو.... ضرر نداره... به ما هم بده اصلا... مطمئن باش ناراحت نمیشیم کسی بهمون کادو بده...

سروش