دلم خالی میشود، از مطالبی که درس داده میشود به هیجان میآیم (همزمان) و باز دلم میریزد. نگران میشوم.
نمیدانم چرا نگران شدهام. کاری از دستم بر نمیآید. زجر میکشم.
چرا مردم عاشق هم میشوند؟
مگر نه این است که از این عشق انتظار دارند که خوشحالشان کند؟ کمک کند از زندگی لذت بیشتری ببرند؟ مگر نه اینکه باید آرامشان کند؟
خب، این اتفاق واقعا هم میافتد. ولی همه میدانیم که برای مدت کوتاهی. برای مدتی زندگی زیبا میشود، آسمان آبی میشود، درختان سبز و آفتاب گرم... برای مدتی عشق میگذارد که لذت ببری.
بعد از اینکه خوب عادت کردی، کار خودش را شروع میکند. طرحی میریزد و فتنهای میکند تا از اینکه عاشق هستی عذاب بکشی. «بهار عاشقان پاییز باشد»
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر