۱۳۹۱ تیر ۲۹, پنجشنبه

دوران جهل


احساس می‌کنم که کم کم پرده‌های جهل از وجودم کنار زده می‌شوند. هر چقدر بیشتر مردم سرزمین‌های دیگر را می‌‌بینم، و هرچه بیشتر با فرهنگ‌های متفاوت آشنا می‌شوم، می‌بینم که چقدر زمانی که در ایران بودم کور و کر بوده‌ام. 
چه بسیار افکار احمقانه و کوته‌بینی‌ها که در خودم کشف می‌کنم. 

یکی از مصادیق این موضوع، این باور است که ایرانیان باهوش‌تر از مردم دیگر هستند. حالا از فکر کردن به این موضوع خنده‌ام می‌گیرد. 
-------------------------------

از وقتی که وارد هلند شده‌ام در حال یادگیری هستم. طبیعتا بیشتر در مورد رشته‌ تحصیلم. ولی احساس می‌کنم که طرز تفکرم در حال تغییر است. فکر می‌کنم این تغییرات سازنده‌اند و موجب می‌شوند انسان بهتری باشم. 

یکی از اثرات این تغییر این است که بیشتر زمانی که در ایران بودم از کارهای بد و اشتباهاتم احساس شرمندگی می‌کنم. 

همزمان به زندگی و مردم دید واقع بینانه‌تری پیدا کرده‌ام. 

ذهنم خیلی خیلی درگیر موضوعات مختلف است و نمی‌توانم بر سر یک موضوع تمرکز کنم. باعث می‌شود نتوانم خوب بنویسم. خوبیش این است که کارهایم به زودی تمام می‌شود و فرصت می‌کنم کمی فکر کنم و افکارم را نظم و ترتیب دهم. 

هیچ نظری موجود نیست: